من، اینترنت، تفکر، تعقل




کارهای روزانه:

-سرچ     

-کپی     

-پیست   

-سیو      

-سند      

- اد        

-لفت      

- دیلیت   

- لایک    

- کامنت  

- مطالعه     

-تفکر و تعقل

 

ادامه مطلب ۱ نظر ۴ لایک:)

ضرورت استفاده از فرصت ها

آنان که وقتشان پایان یافته خواستار مهلتند و

آنان که مهلت دارند کوتاهی می ورزند!



نهج البلاغه،حکمت 285



............................................................................................................................

پی نوشت1:آیا آنان دوم همون آنان اول نیستن؟


۰ نظر ۰ لایک:)

امتحان

زمان امتحانای ترم بود،یه امتحان تقریبا سخت داشتیم،
روز امتحان بود اول رفتم برگه حاوی اسم ها و شماره صندلی ها رو از روی در کلاس خوندم توی این جور موقع ها معمولا یا چند تا کله جلوی دید آدمه یا چند تا کله پشت سرته،خلاصه شمارمو پیدا کردم و رفتم نشستم سر جام،جلوی صندلی من یکی از بچه هایی بود که اصولا از هیچ لحاظی سنمی باهم نداشتیم،ولی جدیدا طی یک توفیق اجباری و با پیشنهاد استاد با ایشون و چند تا از بچه های دیگه هم گروه شده بودیم ،گرچه تا اون زمان هنوز کار مشترکی انجام نداده بودیم،
با همدیگه یه سلام علیکی کردیم و ناگهان در کمال ناباوری دیالوگ ماندگاری بینمون ردو بدل شد.

ایشون:میای تقلب کنیم؟ 
من:چی؟تقلب؟

ایشون:آره.

من در ذهنم:این که درسش خوبه واس چی می خواد تقلب کنه؟
من( با یک محافظه کاری و خود سانسوری مسخره):خب راستش من نمی خوام ولی اگه تو خواستی از روم بنویس.
حالا اون چجوری می خواست از روی برگه من بنویسه خدا میدونه!

امتحان شروع شد دیدم داره تندتند خودش می نویسه.

امتحان تموم شد و بعد چند روز  رفتیم نمره ها رو ببینیم،استاد ما برگه ها رو می ذاشت رو میزش میرفتیم خودمون برگمونو بر می داشتیم نگاه می کردیم ،وقتی داشتم دنبال برگم می گشتم برگه اون همکلاسی رو هم دیدم،نمرش خوب شده و از نمره من هم بیشتر شده بود،با خودم فکر کردم فاز این دوستمون روز امتحان چی بوده؟
 
.........................................................................................................................
پی نوشت1:محافظه کاری و خود سانسوری در مورد اعتقادات وقتی تبدیل به عادت بشه،ممکنه یه روزی توی یه جای مهم آدم و زمین گیر کنه.


پی نوشت 2:گاهی توی دانشگاه با تمام ادعاهای روشن فکری که در بین دانشجوها و اساتید وجود داره،در عمل پیش پا افتاده ترین مسائل رعایت نمیشه.


پی نوشت3:عادت به تقلب توی کارای کوچیک که بدون تقلبم آدم از پسش برمیاد آیا نمیتونه منجر به تقلب توی کارای بزرگ که آدم از پسش برنمیاد بشه؟


۱ نظر ۱ لایک:)

ارزش های والای دانش





"ای کمیل!دانش بهتر از مال است،زیرا علم نگهبان تو است و مال را تو باید نگهبان باشی،
مال با بخشش کاستی پذیرد اما علم با بخشش فزونی گیرد،
و مقام و شخصیتی که با مال به دست آمده با نابودی مال،نابود میگردد.
ای کمیل بن زیاد!شناخت علم راستین(علم الهی)آیینی است که با آن پاداش داده می شود و انسان در دوران زندگی با آن خدا را اطاعت می کند و پس از مرگ نام نیکو به یادگار گذارد.
دانش فرمانروا و مال فرمانبر است.
"


نهج البلاغه،بخشی از حکمت 147


.......................................................................................................................

پی نوشت 1: به دلیل به وجود آمدن ابهام این مطلب اصلاح شد.
پی نوشت 2:برای دیدن پاسخ کامل حضرت علی علیه السلام در مورد سوال علم بهتر است یا ثروت می توانید به این لینک مراجعه کنید:http://alef.ir/vdccepqs12bqe08.ala2.html?165463


۲ نظر ۱ لایک:)

ارزش عفت و پاکدامنی

پاداش مجاهد شهید در راه خدا،

بزرگ تر از پاداش عفیف پاکدامنی نیست که

قدرت بر گناه دارد و آلوده نمی گردد.

همانا عفیف پاکدامن، فرشته ای از فرشته هاست.


نهج البلاغه،حکمت474

۱ نظر ۱ لایک:)
***************************
إِلَهِی إِنْ أَخَذْتَنِی بِجُرْمِی أَخَذْتُکَ بِعَفْوِکَ
خدایا اگر مرا بر جرمم بگیرى، من نیز تو را به عفوت بگیرم،

وَ إِنْ أَخَذْتَنِی بِذُنُوبِی أَخَذْتُکَ بِمَغْفِرَتِکَ
و اگر به گناهانم بنگرى، جز به آمرزشت ننگرم،

وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِی النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَهَا أَنِّی أُحِبُّکَ
و اگر مرا وارد دوزخ کنى، به اهل آن آگاهى دهم که تو را دوست دارم

که تو را دوست دارم
که تو را دوست دارم
که تو را دوست دارم
که تو را دوست دارم
*****************************



طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان