اینترنت دشمن کتاب؟؟؟؟؟
حالا اگه رمان و داستان بود شب رو به صبح نرسونده چسبیده بودم به کتاب و کلشو خونده بودم البته خب یه فرق اساسی بین رمان و کتابهای دیگه وجود داره اونم اینه که رمان خیلی نیاز به گذاشتن زمان و فکر کردن نداره و مثل یه سریال میمونه که میخوای ببینی آخرش چی میشه،نمیدونم چه حکمتیه هر چقدر محتوای کتاب بهتر رغبت آدم به خوندش کمتر! البته ناگفته نمونه محتوای خوب و باید در قالب خوب هم ریخت!
هر چقدر فکر میکنم میبینم به جز تنبلی خودم و شاید چیزهای دیگه، نمیتونم از نقش این اینترنت...... در بی رغبتیم به خوندن کتاب بگذرم.
اینترنتی که با سرعت،تنوع موضوعات و رنگهاش اجازه تمرکز،آرامش،تفکر و ایستادن رو به آدم نمیده!
خیلی وقته که هر سایت یا وبی میرم دیگه نمیتونم متن های طولانی رو بخونم و بیشتر به سمت متن های کوتاه و موجز میرم و وقتی میخوام اخبار و چک کنم بیشتر به همون تیترهاش اکتفا میکنم و تمایلی به خوندن شرح و جزییاتش ندارم جزییاتی که میتونه خیلی مهم تر از تیتر باشه!
حالا فکر کنید به اینستاگرام، تلگرام و شبکه های اجتماعی دیگه !کانال هایی که بیشتر توشون عکس و پوستر و غیره است و ما رو به این سمت متمایل میکنه که در چند ثانیه و با کمترین تمرکز کل مطلب و محتوا رو در یک عکس یا پوستر دریافت کنیم!
به نظر شما دیگه حالی برا آدم میمونه که چند ساعت یا حتی چند روز وقتش و بذاره برا خوندن یک کتاب! اونم کتابی که هر جملش پر از مفهومه و کلی باید روش فکر کرد!